loading...
عاشقانه ما

85

لایو بازدید : 5 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (2)
من هنوزم مرگ مستانه رو باور نکردم ..

نمیتونم بگم روحش شاد ..

واقعن نمیتونم ..

 


لایو بازدید : 3 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (0)

اومدم خونه مادرم نمازش تموم شده بود،داشت دعا میکرد...

تا منو دید گفت:اینو میگما خدا....!

نمیدونم داشت پشت سر من به خدا چی میگفت!!

****************************

هیچ اشتباهی بزرگ تر از این نیست که اشتباهی دستت بخوره رو اینترنت اکسپلور!!!

یعنی باز شدنش ی داستانه،بسته شدنش ی داستان دیگه!!

****************************

تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اینکه بگم الو بله ، گفتتم بلو اله!

طرف هم قاطی کرد گفت سلو الام!

***************************

خداییش استرسی که موقع دادن اسکناس پاره به راننده تاکسی یا اتوبوس هست تو هیچ عملیات مافوق سری نیست!

***************************

من بچه که بودم آرزو داشتم مادر بزرگم بذاره دستگیره چرخ خیاطیش رو من بچرخونم!

ی همچین آدم قانعی بودم من!!

**************************

شامپو خریدم،روش نوشته:

این محصول را روی سرتان بریزید و موهایتان را بمالید،سپس آبکشی کنید!

من میخواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم،خدا خیرشون بده که آگاهم کردن!

                                                                              


لایو بازدید : 10 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (0)

یه روزی دل به تو دادم

قلبمو دست تو دادم

قدرمو تو ندونستی

کاشکی اینو فهمیده بودم

کاشکی اینو فهمیده بودم

دوست دارم واسه من گریه نکن.

دوست دارم فقط منو رها نکن.

دوست دارم دوست دارمواسه من گریه نکن

دوست دارم تو منو رها نکن دوست دارم دوست دارم

حسرت طعم زندگی مونده به روی باورم چه طور میشه بی تو نموند وقتی تو میخوای که برموقتی تو میخوای که برم

دوست دارم واسه من گریه نکن.

دوست دارم فقط منو رها نکن.

دوست دارم دوست دارمواسه من گریه نکن

دوست دارم تو منو رها نکن دوست دارم دوست دارم

چی میشد یک شب دیگه

همدم خواب من بشی

به این همه پریشونی این همه مبتلا نشی این همه مبتلا نشی

به خدا هیچکی تو دنیا مثل من دوست نداره

هیچ کسی مثل خود من هوای چشم تو نداره

دوست دارم واسه من گریه نکن.

دوست دارم فقط منو رها نکن.

دوست دارم دوست دارمواسه من گریه نکن

دوست دارم تو منو رها نکن دوست دارم دوست دارم

دوست دارم واسه من گریه نکن.

دوست دارم .........


Jamshid - Doset Daram

Arreng: shadmehr Aghili

Download : link

oη†iηuê


لایو بازدید : 8 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
 طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد. از آن طرف چون این دختر فراری شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا فرار کرده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ... .محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... . لذا علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند. شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگران وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.


لایو بازدید : 7 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
چي بگم ....خدايا قربونت برم سپردم به خودت....

من دلم پاكه ......*اميرتتل*......مخاطب خا3


لایو بازدید : 9 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
یه بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود گفت:چرا دوسم داری؟واسه چی عاشقمی؟

پسر گفت:دلیلشو نمیدونم ولی واقعا دوستت دارم.

دختر گفت:تو هیچ دلیلی رو نمیتونی عنوان کنی...پس چطور دوسم داری؟؟؟

پسر گفت:من جدآ دلیلشو نمیدونم اما میتونم بهت ثابت کنم.

دخترگفت:ثابت کنی؟نه!من میخوام دلیلتو بگی.

پسرگفت:باشه...باشه!!!چون تو خوشگلی...صدات گرمو و خواستنیه...

همیشه بهم اهمیت میدی...دوست داشتنی هستی...با ملاحضه هستی...

بخاطر لبخندت...

دختره از جواب های پسر راضی و قانع شد.

متاسفانه چند روز بعد اون دختر تصادف وحشتناکی کرد به به حالت کما رفت.

پسر نامه ای رو کنار دختره گذاشت با این متن:

«سلام.عزیزم گفتم به خاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی میتونی؟

نه!پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم.

گفتم به خاطر اهمیت هات و مراقبت هات دوستت دارم.اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی.

پس منم نمیتونم دوستت داشته باشم.

گفتم برای لبخندات دوستت دارم اما حالا که نمیتونی بخندی.پس دوستت ندارم.

اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان پس دیگه وا۳ی من دلیلی برای

عاشق بودنت نیست.

عشق دلیل میخواد؟؟؟نه.معلومه که نه.

پس من هنوزم عاشقتم.عشق واقعی هیچ وقت نمیمیره.این هوس است که کمتروکمتر میشه.»

سرنوشت تعیین میکنه که تو زندگین وارد بشه اما قلب حکم میکنه که چه شخصی در قلبت بمونه.


لایو بازدید : 7 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
خدایا!!!! خطا از من است، می دانم.

از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"،

اما به دیگران هم دلسپرده ام.

از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین" ،

اما به دیگران هم تکیه کرده ام.

اما رهایم نکن... بیش از همیشه دلتنگــــــــــــم...

لایو بازدید : 7 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
 پیرو جلسه مورخه ۱/۸/۹۲ اعضای شورای اسلامی با معتمدین کشه ، نشست مردم کشه برای انتخاب شورایان خود در تاریخ ۳/۸/۹۲ در ساعت ۴ بعدازظهر در مسجد ولیعصر برگزار گردید . افراد شرکت کننده در این نشست شامل ۵۱ نفر بودند که پس از رای گیری نتایج زیر حاصل گردید :

اعضای انتخاب شده جهت شورایاری منطقه به ترتیب آرا شامل :

۱- آقای رضا مبینی فرزند قلی

۲-آقای ناصر شکیبائی فرزند حبیب

۳-خانم زهره اسدی فرزند حسن

۴-آقای عباس پریاری فرزند فرزند قلی

۵- آقای امیر مبینی فرزند اکبر

و  اقایان حاج حسن قدرتی ، روح الله توکلی و خانم راضیه عقیلی به عنوان ناظر فعالیت نمودند.

شورای اسلامی شهر طرق رود از مردم شریف منطقه و همچنین کلیه کسانی که ما را در انتخاب شورایان این منطقه یاری دادند کمال تشکر را دارد .

 


لایو بازدید : 5 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)
CAX4NUNB.jpg  CAX4NUNB.jpg  

بنیّ اکثر من ذکر الموت...پسرم! زیاد به یاد مرگ باش
(پسرم! زیاد به یاد مرگ باش، وبه یاد آنچه که به سوی آن می روی، و پس از مرگ درآ ن قرار می گیری. تا هنگام ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باش نیروی خود را افزون و کمر همت را بسته نگهدار که ناگهان نیاید و تو را مغلوب سازد. ) جزئی از سفارش امیرالمؤمنین علی علیه السلام به فرزندش امام حسن مجتبی نامه 31 نهج البلاغه که این نامه برای جوانان خیلی مفید است.


لایو بازدید : 6 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)



تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان

لایو بازدید : 4 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)


موهای یک زن خلق نشده

برای پوشانده شدن

یا برای باز شدن در باد

یا جلب نظر

یا برای به دنبال کشیدن نگاه

موهای یک زن خلق شده

برای عشقش   ):

که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...

عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!

وقتي خدا مي خواست تو را بسازد

چه حال خوشي داشت،

چه حوصله اي ! اين موها، اين چشم ها .... خودت مي فهمي؟ من همه اين ها را دوست دارم.

دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم

یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟

بگی اره ..!!!

منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم

دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :

یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به او نمیدهم...

http://muharram92.com
تی شرت محرم

لایو بازدید : 7 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)

چه چيزايي دختر را برای پسرها جذاب میکند؟!

چه چیزی یک مرد را به یک زن جذب می کند؟بسیاری از زنان فکر میکنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند . اما زمانیکه از مردی می پرسیم چه چیزی او را به سمت زنی جذب می کند ، اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان اصلا انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.


زنان برای جذاب شدن نیازی به هزینه های آنچنانی و تلاش های مداوم ندارند. با کمی تلاش می توانید از نظر ظاهری همان زنی باشید که مردتان در جستجوی آن است.

موهای بلند- یکی از مهمترین معیارهای مردان برای زیبایی و جذابیت زنان ، داشتن موهایی بلند است. البته نیازی نیست که موی خود را تا کمر بلند کنید ، اگر موهای بلند و مرتبی داشته باشید جذاب تر است. اگر موهای بلند دوست ندارید و نگهداری از آن برای تان سخت است ، می توانید موهای تان را به گونه ای کوتاه کنید که بلند تر به نظر برسد.

کفش های پاشنه بلند- مردان عاشق کفش پاشنه بلند هستند. زنان باید بدانند که پاهای شان در کفش های پاشنه بلند جذاب تر به نظر می رسد اما می دانم این کفش ها راحت نیستند. نیاز نیست یک کفش ۱۰-۱۵ سانتی متری بپوشید تا مردتان را تحت تاثیر قرار دهید. کفشی شما را جذاب و خواستنی می کند که خودتان هم با پوشیدن آن احساس راحتی کنید.

لباسی مانند یک خانم!- برای کامل کردن گزینه بالا یعنی پوشیدن کفش پاشنه بلند ، شما باید یک دامن یا پیراهن انتخاب کنید. مردان دوست دارند زن ها مانند یک خانم لباس بپوشند ؛ آنها کت و شلوار ، بلوز و شلوار را زیاد جذاب نمی دانند.

لبخند- شگفت آور است یک لبخند ساده تاثیر فوق العاده ای روی مردان دارد. بسیاری از زنان اشتباه می کنند و دوست دارند همواره جدی به نظر برسند. سعی کنید همیشه یک لبخند کوچک به لبان خود داشته باشید ، ما انسانها همواره به سمت کسانی جذب می شویم که خوش اخلاق و گشاده رو هستند.
ارسالی کاربران


لایو بازدید : 7 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

سلامممم دوست جونیای گلم. حالتون خوبه؟؟

یه پست مفصل نوشتم از خاطرات روز عملم اما پرید.... خیییلی حالم گرفته شد.

حالا بریم ادامه


لایو بازدید : 7 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)
احتمالا عامیانه‌ ترین و دم دست‌ ترین تعریف ممکن برای واژه «برند» این است «نامی که مستقیما دلیل فروش کالاها یا استفاده از خدمات مورد استفاده قرار می‌گیرد».

مشخص است که برند فقط یک نام نیست بلکه بک نشانه یا سمبل یا آرم گرافیکی نیز دارد که منحصر به فرد است، بنابراین می‌توان این مفهوم را برای «برند» ارائه داد :


«برند نام یا نمادی است که با هدف فروش کالاها یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار می‌گیرد».

 

اما قطعا اگر اندکی تامل کنید متوجه می‌شوید که هدف از ایجاد یک برند، چیزی فراتر از فروش کالا یا ارائه خدمات هدف است. برند علاوه بر اینکه سهم بازار را زیر تسلط خود نگه دارد، برای رشد کسب و کار هم راه‌هایی را مطرح می‌کند و کارکنان ماهر و مستعد را جذب و حفظ می‌کند و ارزش خود را نزد سهامداران مجموعه هم ارتقا می‌بخشد .


این‌ گونه است که جان میلیر و دیوید مور این تعریف را برای برند ارائه می دهند «برند نام یا نمادی است که سازمان آن را با هدف ارزش آفرینی برای محصولات خود مورد استفاده قرار می‌دهد».

اما مسئله اینجا ست که حالا «برند» صرفا یک نام یا نماد نیست بلکه عناصر دیگری چون تجربه‌ها، شنیده‌ها، روایات و خاطره‌های ذهن افراد، ویژگی‌های خاص افراد مصرف کننده از آن و حتی موقعیت مکانی مراکز فروش یا ارائه محصولات و قیمت آن‌ها هم در این مجموعه در هم تنیده شده و همه آنها با هم مفهوم «برند» را بوجود آورده‌اند» .

در مجموع یکی از بهترین تعریف‌های برند توسط گاردنر و لوی در سال 1955 ارائه شده است «برند مفهومی پیچیده است که دامنه متنوعی از ایده‌ها و ویژگی‌ها را در بر می‌گیرد. برند نه‌ تنها با استفاده از آهنگ خود (و نیز معنی و مفهوم لغوی خود) بلکه مهمتر از آن با استفاده از هر عاملی که در طول زمان با آن آمیخته‌اند و در جامعه به صورت هویتی شناخته شده و نمود یافته است، با مشتری سخن می‌گوید» .


البته تعاریف دیگری هم در مورد برند مورد استفاده قرار گرفته از جمله تعریف استفن کینگ که معتقد است «محصول چیزی است که در کارخانه‌ها ساخته می‌شود و برند چیزی است که مشتری آن را خریداری می‌کند» .


از تعاریف بالا مشخص شد که برند مفهومی پیچیده است که جزئیات متعددی دارد، برای بیشتر دانستن درباره برند، دو وجه جداگانه آن را مورد بررسی قرار می دهیم .


اول؛ برند دستاورد رفتار است

یک اصل بین کمدین‌ها پذیرفته شده است؛ نیازی نیست به مردم بگویی که من بامزه هستم و کارهای خنده داری می‌کنم، فقط آن‌ها را بخندان، این اصل در مورد برند نیز مصداق دارد .

مصرف کننده‌ها برند را بر اساس فعالیت‌ها و عملکردی که دارند و نه بر اساس هزینه‌ها و فعالیت‌های تبلیغاتی آن‌ها مورد قضاوت قرار می‌دهند .


در واقع تنها یک تجربه بد مشتری بهترین و حساب شده‌ترین تبلیغات را نابود می‌کند .


تمام عملکردها و فعالیت‌های یک سازمان قابلیت تاثیر گذاری بر «برند» را دارند و برای همین جهت‌گیری کلی سازمان باید برای خلق برند برتر یکپارچه شود .


کریستین ژیواژ در این مورد این تعریف را ارائه داده است


«برند شما تعهد و یا وعده‌ای است که شما را در هر حرکت و تصمیم‌گیری سازمانی، در هر اقدام بازاریابی و هر تعامل با مشتری به او می‌دهید و در دراز مدت هم تلاش می‌کنید به آن‌ها وفادار باشید» .


لایو بازدید : 6 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

حقایق در مورد "رامین" جانور دوپا

سلام. من رامین ۱۵۷ سانت قد دارم. خیلی خیلیم دوسش دارم.

شاید این بهترین موهبتی بوده که خدا بهم داده و هیچ دختر عاقلی با یه کوتوله دوست نمیشه

اینکه همه زود باهام دوست میشن و دوسم دارن(این یه واقعیته) بخاطر صورت بچگونه و شادمه

خیلی شیطونم . یه وقتایی بداخلاق(کم) همه آدمای روی زمینو دوس دارم حتی هیتلر یزید

 پینوشه هرچی آدم کثافت و آشغال دیگم روش.هیچوقت هیچکس رو محکوم نمیکنم .

یه وقتایی دوس دارم اینجوری مث دخترا بنویسم...

... اگه حالشو داری بیا ادامه


لایو بازدید : 6 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

دسترسی آسان به مجموعه سایت های پلی اتیلن مازندران



www.09117400518.ir



انواع مخازن و منابع پلی اتیلن
مخازن ذخیره و نگهداری آب شرب
مخزن پلی اتیلن دو لایه و سه لایه و پنج لایه ی ویژه
مخزن نگهداری اسید و مواد شیمیایی
مخازن مواد شوینده
سپتیک تانک پلی اتیلن پیش ساخته
مخزن 1000 لیتری محموله های صادراتی
مخازن 15000 و 20000 لیتری ویزه در ایران
مخزن و منبع ذخیره آب صادراتی به تاجیکستان و ترکمنستان و افغانستان و عراق و ارمنستان و گرجستان و آذربایجان و  ...

شنبه تا چهارشنبه 8:30 الی 16 پاسخگوی شما هستیم

0111

3231920
3220853

09117400517
09117400518


لایو بازدید : 5 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)


   در برادوی؛ درآمد نمایش ”شیرشاه” از مرز یک میلیارد دلار گذشت

به زودی با فراتر رفتن درآمد ناخالص نمایش"شیرشاه" از مرز یک میلیارد دلار، این پنجمین نمایش باسابقه برادوی، در گیشه اول می شود.


لایو بازدید : 4 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

بابک زنجانی دروغ گفته بود!

بابک زنجانی در سلسله داستان‌های دنباله‌دار خود از چگونگی میلیاردر شدن به یک نام اشاره کرده است. محسن نوربخش رئیس کل فقید بانک مرکزی.  زنجانی مدعی است در مسیر کاری خود برخورد با مرحوم نوربخش موجب شده کارمزدی 17 میلیون‌تومانی به دست آورد.

  بابک زنجانی در سلسله داستان‌های دنباله‌دار خود از چگونگی میلیاردر شدن به یک نام اشاره کرده است. محسن نوربخش رئیس کل فقید بانک مرکزی. زنجانی مدعی است در مسیر کاری خود برخورد با مرحوم نوربخش موجب شده کارمزدی 17 میلیون‌تومانی به دست آورد. در آن زمان به طور متوسط قیمت آپارتمان در تهران حداکثر 170 هزار تومان بوده است.

 

زیرا آقای میلیاردر می‌گوید با این پول در خیابان میرداماد یک دفتر خریده است. گزارش مرکز آمار نیز نشان می‌دهد قیمت خرید یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به طور متوسط 160 هزار تومان بوده است. با این حساب آقای میلیاردر توانسته با یک تومان کارمزد برای فروش هر دلار در بازار آزاد، سود 17 میلیون‌تومانی به دست بیاورد.

 

سودی که به گفته او با لطف خدا حاصل شده و از قبل آشنایی با مرحوم نوربخش. زیرا او در دوران سربازی راننده وی بوده و دکتر نوربخش پس از سربازی به او اعتماد کرده و زنجانی را در کنار چند تن دیگر رابط بانک مرکزی برای تزریق ارز به بازار قرار داده است.

آیا آقای نوربخش راننده‌ای به نام بابک زنجانی داشته است؟
یزدان‌پناه، سال‌های سال رئیس دفتر مرحوم نوربخش در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی بوده است. شخصی که نزدیک‌ترین ارتباط کاری را با او داشته است و بدون شک کسی را که قریب به دو سال راننده رئیس کل بوده و نامه در کارتابل وی قرار می‌داده از یاد نمی‌برد.

 

یزدان‌پناه با صراحت می‌گوید: مرحوم نوربخش هیچ‌گاه راننده‌ای به نام بابک زنجانی نداشته است. حسن معتمدی مدیر سیاست‌ها و مقررات ارزی نیز یک گام جلوتر از یزدان‌پناه قدم بر‌می‌دارد.  او می‌گوید: راننده رئیس کل بانک هیچ‌گاه سرباز نبوده است و چهره‌هایی که این مسوولیت را داشتند، تماماً چهرهای جا‌افتاده بودند.

 

اما شاید نکته کلیدی را محمد‌رضا شجاع‌الدینی معاون اداری و مالی پیشین بانک مرکزی بیان کرده است.  او می‌گوید پس از آنکه این ادعا را شنیده با توجه به آنکه تصویر چاپ‌شده از بابک زنجانی برایش غریب بوده از دوستانش در معاونت مالی و اداری خواسته تا سابقه بابک زنجانی را در این بانک بررسی کنند.  پاسخ معاونت مالی و اداری جالب بوده است: هیچ‌گونه سابقه‌ای از بابک زنجانی در کارگزینی بانک مرکزی وجود ندارد.

 

گرچه با رد ادعای اول بابک زنجانی مبنی بر آنکه راننده زنده‌یاد نوربخش بوده است، ادعای دوم نیز رد می‌شود اما محمد‌جواد وهاجی قائم‌مقام بانک مرکزی حرف آخر را زده است.  در دوران مرحوم نوربخش کمیته تزریق ارز به بازار زیر نظر او فعالیت می‌کرده است. بنابراین او تمامی چهره‌هایی که رابط بانک مرکزی بوده‌اند به خوبی می‌شناسد. 

 

آقای وهاجی می‌گوید: به هیچ وجه شخصی به نام بابک زنجانی را نمی‌شناسد. بدبیارهای آقای میلیاردر تمامی ندارد، پس از دو میلیارد دلار پول نفتی که به وزارت نفت نیامده، ریزش گود ایران زمین، باز شدن پای باشگاه راه‌آهن به رشوه به داوران و ... تکذیب ادعای نقطه آغاز پولدار‌ شدن او اتفاق تازه‌ای به حساب می‌آید.

 

اما این اتفاق با دیگر بدبیاری‌ها فرق دارد.  شاید بازگشت پول وزارت نفت به بهانه تحریم طول بکشد، خانه‌های اطراف گود ایران زمین را با پول بخرد، در ماجرای رشوه خود را کنار بکشد اما در این ماجرا پس از تکذیب مدیران مرحوم نوربخش باید اثبات ادعا کند.

 

آقای پولدار اگر سندی نداشته باشد این بار نه بهانه می‌تواند بیاورد نه پولش چاره‌ساز است. حتی اگر خانواده نوربخش اعاده حیثیت نکند یا بانک مرکزی اقدام قانونی انجام ندهد زنجانی با بحران هویت روبه‌رو است.  او چگونه توانسته صاحب این موقعیت شود؟ مردی که تلاش کرده بود با دو گفت‌و‌گو مسائل پیرامون خود را شفاف کند دوباره به کانون ابهام باز خواهد گشت./


لایو بازدید : 4 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

 

سوال:

سلام من و همسرم به مدت 2 سال تصمیم نداریم بچه دار بشیم به نظر شما بهترین راه پیشگیری چیه؟؟؟؟؟؟
اگه هنگام ارضا شدن مرد آبشو نریزه باعث خشکی رحم میشه؟؟؟؟به نظر شما این راه خوبیه؟؟؟

پاسخ:

بهترین روش جلوگیری، روش طبیعی می باشد و بدون استفاده از کاندوم و یا قرصهای ضد بارداری و در صورتی که روش جلوگیری طبیعی در پیش بگیرید هیچ مشکلی برای بارداری شما در آینده پیش نخواهد آمد.

 


لایو بازدید : 3 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

چگونه شاد باشیم


بهترین راه برای شاد بودن این است که از خصوصیات افراد شاد پیروی کنید، یکی از راه های شاد بودن ، توجه به آدم های اطراف است چون ما ۹۰ درصد وقت مان در ارتباط با دیگران می گذرد و اگر مهارت ارتباط بادیگران و درک آنها را نداشته باشیم ، نمی توانیم شاد زندگی کنیم.به همین سادگی ، شما باید سعی کنید افرادی را که با آن ها در تماس هستید کاملاً بشناسید ، به حرف آنها گوش کنید، به آن ها احترام بگذارید ، با صداقت با آن ها صحبت کنید ، تشویق شان کنید ، از آن ها حمایت کنید و درباره تفاوت ها و اختلاف نظرهایتان گفت وگوکنید . اما واقعیت این است که رعایت کردن این هفت عادت در تمام زندگی به همین آسانی ها هم که فکر می کنید نیست.

۱) مروری بر رفتار خودتان داشته باشید :
امروز صبح با افراد خانواده تان یا همکارانتان چه طور صحبت کردید ؟

آیا دقیقاً به حرف هایشان گوش دادید یا یک گوش تان در بود و آن یکی دروازه ؟

آیا آن ها را برای کاری که قرار بود امروز انجام دهند تشویق کردید ؟

آیا آن ها را حمایت کردید و به آن ها گفتید اگر به کمک احتیاج داشته باشند شما می توانید کمکشان کنید ؟

آیا سر میز صبحانه چهار دانگ حواستان به خوردن صبحانه و نوشیدن چای بود؟

۲) دیگران را درک کنید :
زمانی را برای شنیدن صحبت های کسانی که با آن هازندگی می کنید ، در نظر بگیرید . چه افراد خانواده تان باشند یا هم اتاقی های خوابگاه دانشجویی . به هر حال شما با آن ها زندگی می کنید و باید وقتی برای آن ها درنظر بگیرید.در این لحظات نه تلویزیون تماشا کنید نه با تلفن همراه صحبت کنید .لازم نیست درباره شلوغی و ترافیک خیابان صحبت کنید ، فقط شنونده باشید و اجازه دهید که حرفشان را بزنند و موضوعات شان را با شما در میان بگذارند.

۳) از رؤیا کمک بگیرید:
چشم هایتان راببندید و خودتان را تصور کنید که یک فرد کاملاً شاد هستید که در رابطه با دیگران هیچ مشکلی ندارید و می توانید مشکل آن ها را به راحتی حل کنید. تصور کنید فردی شما را ناراحت کرده و شما به جای این که عصبانی ، ناراحت و افسرده شوید ، با آرامش مشکل را حل می کنید ، خوب می دانید که چطور باید با این مشکل برخورد نمایید.یک نفس عمیق بکشید و از خودتان بپرسید چطور می خواهید زندگی کنید ؟ در پاسخ تان بگویید می خواهم دیگران را دوست داشته باشم و دیگران هم مرا دوست داشته باشند، بعد فکر کنید که برای این خواسته تان چه کار کرده اید.

۴) غصه نخورید :
خودتان رابرای موضوعات بی اهمیت ناراحت نکنید. سعی کنید درباره موضوعات فکر کنید و ببینید آیا واقعاً ارزش این را دارند که خودتان و دیگران را ناراحت کنید؟ اگر پاسخ منفی بود ، موضوع را فراموش کنید . اگر کمی گذشت داشته باشید ، می توانید شادتر زندگی کنید.

۵) واقعیت را قبول کنید:

شما باید این واقعیت را بپذیرید که تنها کسی که می توانید تغییر دهید ، خودتان هستید. اگر همسرتان کاری کرد که به شدت ناراحت و عصبانی شدید ، خیلی سخت نگیرید و سعی نکنید او را تغییر دهید.اول خوب فکر کنید و ببینید آیا می توانید خودتان کاری کنید که این مشکل برطرف شود یا نه. اگر با دیگران اختلاف نظری داشتید که خیلی برایتان مهم بود و نمی توانستید شرایط را تحمل کنید، سعی کنید درباره موضوع با هم مذاکره و گفت وگو کنید. ریشه های مشکل را بررسی کنید و سعی کنید راه حلی پیدا کنید تا شرایط برای هر دو طرف قابل قبول باشد.

۶) الگو انتخاب کنید :
سعی کنید در زندگی تان یک الگو انتخاب کنید و در شرایط سخت و دشوار و تصمیم گیری های حیاتی قبل از این که خودتان تصمیم بگیرید ، اول فکرکنید که الگوی مورد نظرتان اگر در این شرایط قرار می گرفت، چه طور باموضوع برخورد می کرد و سپس سعی کنید شما هم تصمیمی شبیه او انتخاب کنید.

۷) بخوانید و بنویسید:
سعی کنید درباره شاد بودن و روش های شاد زندگی کردن تا می توانید اطلاعات به دست آورید ،کتاب بخوانید،مجلات ، مقالات و روزنامه های مربوط به این موضوع را مطالعه کنید و سعی کنید هر روز معلومات خود را در این باره افزایش دهید برای این که مطالب رافراموش نکنید ، یک دفتر یادداشت داشته باشید و نکاتی که به نظرتان جالب می آید ،یادداشت کنید و هر وقت فرصت کردید آن ها را مرور کنید.


خنده را جدی بگیرید
در توضیح اثرات سودمند خنده می توان به تأثیر آن بر بهبود عملکرد رگ های خونی و فوایدبی شمار خنده بر قلب اشاره کرد.این روزها ، هر طرف را که نگاه می کنی ، مردمی را می بینی که غمگین اند، غصه دارند یا اگر هیچ غمی نداشته باشند ، عادت کرده اند خودشان به دنبال غم و غصه بگردند.

انگار یادشان رفته ما ایرانی ها ، بهانه های بزرگی برای شاد بودن و خندیدن نمی خواهیم و در فرهنگ مان ، ضرب المثلی نظیر خنده بر هر درد بی درمان دواست را داریم!

تحقیقات مختلفی که در سرتاسر جهان روی تأثیرات خنده بر سلامت انجام شده هم بیانگر این حقیقت است که شاید خنده واقعاً بهترین دارو باشد؛ خنده ، فشارهای زندگی روزمره را کاهش می دهد و باعث بالارفتن کیفیت واکنش ها در محیط کار می شود، استرس را از بین می برد و واکنش بدن راهنگام فشارهای عصبی تغییر می دهد.با این همه تنها در یک مورد است که دانشمندان در رابطه با خندیدن ، هشدار داده اند و آن در بیماران مبتلا به آسم است.


زنان بیشتر از مردان می خندند
دانش بشری آن چنان پیشرفته شده است که برای هر عامل تأثیر گذاری بر سلامت ، رشته ای تخصصی در نظر گرفته و به کمک آن ، ابعاد مختلف قضیه را به شکلی علمی و تخصصی بررسی می کند. مثلاً بررسی روان شناختی و تن شناختی خنده با اسم ژلاتولوژی (gelatology) به مفهوم خنده شناسی معرفی می شود و پژوهشگران موضوع خنده یا ژلاتولوژیست ها هم می کوشند تا به ماهیت خنده هم پی برده و به این سؤال که چرا انسان می خندد ، پاسخی علمی بدهند.
آن ها در پژوهش های خود دریافته اند که مغز انسان چگونه یک لطیفه یا یک شوخی را می گیرد و خنده ، چگونه می تواند واقعاً به صورت بهترین داروها عمل کند. این محققان دریافته اند که بخش قدامی یا بیرونی قسمت خاکستری رنگ مغز ، قسمتی است که یک موضوع خنده دار بر آن اثر می کند و واکنش خنده را به وجود می آورد.در این میان دانشمندی به نام رابرت پروواین ، از دانشگاه مریلند در بالتیمور آمریکا، دریافته است که ما در هنگام گفت و گوهای عادی به نسبت بیشتر می خندیم تا با شنیدن جوک و لطیفه که گه گاه پیش می آید. وی می گوید زن ها معمولاً بیشتر ازمردها می خندند ، چون مردها بیشتر، به گفتن چیزهای خنده دار تمایل دارند.


توصیه هایی برای شادی
شاد بودن آن قدر هم سخت نیست . فرهنگ باستانی ایرانیان بر اساس شاد بودن و شاد کردن پایه گذاری شده است تا انسان ها به توانند قدرتمندتر و تندرست تر زندگی کنند.

روان شناسان می گویند توصیه های زیر به شما کمک می کنند تا شادتر زندگی کنید:

۱) از چیزهای بسیار ساده هم می توان لذت برد و شاد شد. دیدن یک منظره زیبا، یک فیلم قشنگ یا یک دوست خوب هم می تواند انسان را شاد کند.

۲) بهترین حالت را در خودتان و در شرایط موجود اطراف تان پیدا کنید . هیچ کس همه چیز ندارد و هرکس اندوهی دارد که با شادی زندگی آمیخته است . هنر آن است که در شرایط سخت بخندیم.

۳) شما نمی توانید همه را از خود خرسند و خشنود کنید ، پس اجازه ندهید انتقادها شما را نگران کنند.

۴) اجازه ندهید دیگران معیارهایتان را تعیین کنند، خودتان باشید و به چیزی که نیستید، تظاهر نکنید.

۵) کارهای سودمندی که از انجام آنها لذت می برید بیشتر و بیشتر کنید.

۶) نفرت و حسادت را از خودتان دور کنید ، چرا که این دو ، دشمن روح شما هستند، روح شما را اندوهگین می کنند و هیچ اتفاق خوشی هم برایتان نمی افتد.

۷) علایق و دلبستگی های زیادی داشته باشید . اگر مسافرت دوست دارید و نمی توانید بروید ، سینما را امتحان کنید . کتاب های جدید بخوانید ، به پارک بروید یا ورزش و پیاده روی کنید.

۸) گذشته را در گذشته رها کنید ،و تنها از آن پند بگیرید و به خاطرداشته باشید در صورتی که مشکلی پیش آمد، همیشه به یافتن راه حل آن فکر کنیم نه به خود مشکل.

۹) خودتان را به کارهای گوناگون سرگرم و مشغول کنید. کسی که سرش گرم باشد فرصتی برای غصه خوردن ندارد!


یاعلی مدد 


لایو بازدید : 6 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
سلام

راستش نمیتونم دیگه مث سابق به اون قشنگی بنویسمو یه جورایی دست و دلم به نوشتن نمیره.

امروز یه مناسبتی داره.شهادت امام جواد که من عاشقشم و البته تولد من چرا امسال انقد همه سردن؟چرا تبریک نمیگن؟من آدم احساساتی و لطیف و زود رنجی هستم.با این بی تفاوتی قلبم به درد اومده.

بیخیال! غصه نخور ای دل بی کسم/گریه نکن گلم همه کسم/رسم دنیا بی وفاییه/دلکم... دلکم... دلکم...

دل من بغضتو بشکن/غریبگی نکن با من/ببار مثل ابر بهار/دل من...

اونیکه تو رو شکسته/خدا جوابشو میده/ببار مثل ابر بهار/دلکم........

یادش بخیر این آهنگه چقد اون روزا برام جذاب بود.الانم هست...

لایو بازدید : 2 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
شماره گذاری صفحات در Microsoft Office 2010

WORD 2010

یکی از مسائلی که در تهیه سند و مدارک و یا نوشتن پایان نامه یا مقالات برای ما وجود دارد شماره گذاری صفحات و شیوه بهینه سازی آن به روش دلخواه و مورد نیاز ما است. در ادامه این مطلب به بررسی چگونگی شماره بندی صفحات به صورت چندگانه، (برای مثال تعدادی از آنها به صورت حروف و برخی به صورت عدد و برخی دیگر بدون شماره) می پردازیم.

نکته: به طور کل اگر بخواهیم بخش هایی از سند ما از کل سند متفاوت باشد بهتر است از section break استفاده کنیم.

برای این کار باید سند و نوشته های خود را بخش بندی کنیم؛ که جهت بخش بندی باید از  Section Break استفاده نماییم.

روش استفاده از Section

1. به صفحه ای که می خواهیم شماره گذاری از آنجا آغاز شود می رویم. سپس مکان نمای ماوس را در بخش مورد نظر خود (که برای شماره بندی صفحات به ابتدای صفحه) می بریم.

2.  از نوار Page Layout و گروه Page Setup بر روی Breaks کلیک می کنیم.

3. حال از بین انواع مختلف Section Break نوع مورد نظر خود را (که در اینجا به  گزینه continuos و برای دوقسمت شدن فایل next page  نیاز داریم)، انتخاب می نماییم.

اکنون فایل یا سند ما به دو قسمت تقسیم می شود.


4. حال جهت شماره گذاری صفحه به روش زیر اقدام می کنیم:

آ:  از نوار Insert گروه Header & Footer بر روی Page Number کلیک می کنیم.

ب: مکان شماره صفحه را از بین گزینه های مختلف (بالا، پایین و یا حاشیه صفحه) انتخاب می نماییم.

ج: حال نوع شماره گذاری خود را از بین طرح های موجود انتخاب کنید (به صورت ابجد، حروف و ...)

د: اکنون باید شماره گذاری صفحه های مختلف سند خود را جدا گانه آماده کنیم.

برای این کار مکان نمای ماوس را بر صفحه مورد نظر برده ----> و بعد راست کلیک ----> سپس گزینه format page number را انتخاب می نماییم.

حال می توانیم قالب شماره بندی خود را انتخاب نماییم. همچنین می توانیم در بخش Page Numbering مشخص کنیم که برای بخش حاضر از ابتدا شماره گذاری نماید و یا شماره بندی را در ادامه بخش قبلی انجام دهد.

اکنون می توانیم به شماره بندی بخشهای مختلف سند خود بپردازیم.

و یا در ادامه  بعد از انتخاب گزینه format page number به روش زیر عمل کنیم:

در قسمت پایین start at را مشاهده می کنیم با این گزینه مشخص می شود صفحه ای که در آن هستیم با چه شماره ای شروع شود.

اگر بخواهیم برخی صفحات بدون شماره صفحه باشد به روش زیر اقدام می کنیم:

در همان صفحه ای که page break را ایجاد کردیم می رویم.

اکنون شماره صفحه را انتخاب نموده؛ (همان طور که مشاهده می کنید منوی header and footer فعال شده است)

 گزینه link to previous را که فعال است، غیر فعال می کنیم.

 به صفحه مورد نظر رفته و شماره صفحه را انتخاب کرده و آن را delete می نماییم.

صفحات مورد نظر بدون شماره خواهد شد


لایو بازدید : 3 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
خـــــــیال کـــــــردی رفـــــــتی و تمـــــــام ؟!


بــــــــــریـــــــــــدی و خـــــــــــلاص..


مـــــــن هرگـــــــز کـــــــوتاه نمی آیم.. می بینی ؟


تا ابد دهانت از شعر های عاشقانه من سرویس است !!



لایو بازدید : 3 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

من پذیرفتم که عشق افسانه است ...

این دل درد آشنا دیوانه است

می روم شاید فراموشت کنم ...

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتن من شاد باش ...

از عذاب دیدنم آزادباش

گر چه تو تنها تر از ما می روی ...

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را ...

تلخی بر خوردهای سرد را


لایو بازدید : 3 یکشنبه 21 مهر 1392 نظرات (0)

یه روز گرم تابستون

غمگین و پریشون

رفتم تو انباریه خونمون

همین طور که اشک از چشام جاری بود چشمم خورد به یه حافظ که افتاده بود تو قفسه

برداشتمو بازش کردم. گفتم حافظ منو آروم کن

اینم فالم :


تا قبل از گرفتن این فال اصلا به حافظ اعتقاد نداشتم.


لایو بازدید : 6 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

نام مبارك امام پنجم محمد بود .

لقب آن حضرت باقر يا باقرالعلوم است ,بدين جهت كه : درياى دانش را شكافت و اسرار علوم را آشكارا ساخت .

القاب ديگرى مانند شاكر و صابر و هادى نيز براى آن حضرت ذكر كردهاند كه هريك بازگوينده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .

كنيه امام ابوجعفر بود .

مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى ( ع )است .

بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اكبر حضرت امام حسن ( ع )و از سوى پدر به امام حسين ( ع ) ميرسيد .

پدرش حضرت سيدالساجدين , امام زين العابدين , على بن الحسين ( ع ) است .

تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مدينه جانگداز كربلا همراه پدر و در كنار جدش حضرت سيدالشهداء كودكى بود كه به چهارمين بهار زندگيش نزديك ميشد .

دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى كه سال درگذشت امام زين العابدين ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114 ه . يعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .

در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفرصادق ( ع ) مسائلى مانند انقراض امويان و بر سر كار آمدن عباسيان و پيدا شدن مشاجرات سياسى و ظهور سرداران و مدعيانى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و ديگران مطرح است , ترجمه كتابهاى فلسفى و مجادلات كلامى در اين دوره پيش ميآيد , و عدهاى از مشايخ صوفيه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پيدا ميشوند .

قاضيها و متكلمانى به دلخواه مقامات رسمى و صاحب قدرتان پديدميآيند و فقه و قضاء و عقايد و كلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراكز قدرت خلافت شرح و تفسير مينمايد , و تعليمات قرآنى - به ويژه مسأ له امامت و ولايت را , كه پس از واقعه عاشورا و حماسه كربلا , افكار بسيارى از حق طلبان را به حقانيت آل على ( ع ) متوجه كرده بود , و پرده از چهره زشت ستمكاران اموى ودين به دنيا فروشان برگرفته بود , به انحراف ميكشاندند و احاديث نبوى را دربوته فراموشى قرار ميدادند .

برخى نيز احاديثى به نفع دستگاه حاكم جعل كرده ويا مشغول جعل بودند و يا آنها را به سود ستمكاران غاصب خلافت دگرگون مينمودند .

اينها عواملى بود بسيار خطرناك كه بايد حافظان و نگهبانان دين در برابر آنهابايستند .

بدين جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وى امام جعفر صادق ( ع )از موقعيت مساعد روزگار سياسى , براى نشر تعليمات اصيل اسلامى و معارف حقه بهره جستند , و دانشگاه تشيع و علوم اسلامى را پايهريزى نمودند .

زيرا اين امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقيقى تعليمات پيامبر( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند , و ميبايست به تربيت شاگردانى عالم و عامل و يارانى شايسته و فداكار دست يازند , و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوين و تدريس كنند .

به همين جهت محضر امام باقر ( ع ) مركز علماء ودانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود .

در مكتب تربيتى امام باقر ( ع ) علم و فضيلت به مردم آموخته ميشد .

ابوجعفر امام محمد باقر ( ع )متولى صدقات حضرت رسول ( ص ) و اميرالمؤمنين ( ع ) و پدر و جد خود بود واين صدقات را بر بنى هاشم و مساكين و نيازمندان تقسيم ميكرد , و اداره آنهارا از جهت مالى به عهده داشت .

امام باقر ( ع ) داراى خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود .

سيرت و صورتش ستوده بود .

پيوسته لباس تميز و نوميپوشيد .

در كمال وقار و شكوه حركت ميفرمود .

از آن حضرت ميپرسيدند : جدت لباس كهنه و كم ارزش ميپوشيد , تو چرا لباس فاخر بر تن ميكنى ؟ پاسخ ميداد : مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز , كه محرومان و فقرا و تهيدستان زيادبودند , چنان بود .

من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افكار , نميتوانم تعظيم شعائر دين كنم .

امام پنجم ( ع ) بسيار گشادهرو و با مؤمنان و دوستان خويش برخورد بود .

با همه اصحاب مصافحه ميكرد و ديگران را نيز بدين كار تشويق ميفرمود .

در ضمن سخنانش ميفرمود : مصافحه كردن كدورتهاى درونى را از بين ميبرد و گناهان دوطرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - ميريزد .

امام باقر ( ع ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامى مانند دستگيرى از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين وعيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينى , كمال مواظبت را داشت .

ميخواست سنتهاى جدش رسول الله ( ص ) را عملا در بين مردم زنده كند و مكارم اخلاقى را به مردم تعليم نمايد .

در روزهاى گرم براى رسيدگى به مزارع و نخلستانها بيرون ميرفت , و باكارگران و كشاورزان بيل ميزد و زمين را براى كشت آماده ميساخت .

آنچه ازمحصول كشاورزى - كه با عرق جبين و كد يمين - به دست ميآورد در راه خدا انفاق ميفرمود .

بامداد كه براى اداى نماز به مسجد جدش رسول الله ( ص ) ميرفت , پس از گزاردن فريضه , مردم گرداگردش جمع ميشدند و از انوار دانش و فضيلت اوبهرهمند ميگشتند .

مدت بيست سال معاويه در شام و كارگزارانش در مرزهاى ديگر اسلامى درواژگون جلوه دادن حقايق اسلامى - با زور و زر و تزوير و اجير كردن عالمان خودفروخته - كوشش بسيار كردند .

ناچار حضرت سجاد ( ع ) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر ( ع ) پس از واقعه جانگداز كربلا و ستمهاى بيسابقه آل ابوسفيان , كه مردم به حقانيت اهل بيت عصمت ( ع ) توجه كردند , در اصلاح عقايد مردم به ويژه در مسأ له امامت و رهبرى , كه تنها شايسته امام معصوم است , سعى بليغ كردندو معارف حقه اسلامى را - در جهات مختلف - به مردم تعليم دادند ; تا كار نشر فقه و احكام اسلام به جايى رسيد كه فرزند گرامى آن امام , حضرت امام جعفر صادق ( ع ) دانشگاهى با چهار هزار شاگرد پايهگذارى نمود , و احاديث و تعليمات اسلامى را در اكناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد .

امام سجاد ( ع )با زبان دعا و مناجات و يادآورى از مظالم اموى و امر به معروف و نهى از منكرو امام باقر ( ع ) با تشكيل حلقههاى درس , زمينه اين امر مهم را فراهم نمود ومسائل لازم دينى را براى مردم روشن فرمود .

رسول اكرم اسلام ( ص ) در پرتو چشم واقع بين و با روشن بينى وحى الهى وظايفى را كه فرزندان و اهل بيت گرامياش در آينده انجام خواهند داد و نقشى را كه در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت , ضمن احاديثى كه از آن حضرت روايت شده , تعيين فرموده است .

چنان كه در اين حديث آمده است : روزى جابر بن عبدالله انصارى كه در آخر عمر دو چشم جهان بينش تاريك شده بود به محضر حضرت سجاد ( ع ) شرفياب شد .

صداى كودكى را شنيد , پرسيد كيستى ؟ گفت من محمد بن على بن الحسينم , جابر گفت : نزديك بيا , سپس دست او راگرفت و بوسيد و عرض كرد : روزى خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم .

فرمود : شايد زنده بمانى و محمدبن على بن الحسين كه يكى از اولاد من است ملاقات كنى .سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حكمت دهد .علم و دين را نشر بده .

امام پنجم هم به امر جدش قيام كرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دينى و تعليم حقايق قرآنى و احاديث نبوى ( ص ) پرداخت .

اين جابر بن عبدالله انصارى همان كسى است كه در نخستين سال بعد از شهادت حضرت امام حسين ( ع ) به همراهى عطيه كه مانند جابر از بزرگان و عالمان باتقوا و از مفسران بود , در اربعين حسينى به كربلا آمد و غسل كرد , و در حالى كه عطيه دستش را گرفته بود در كنار قبر مطهر حضرت سيدالشهداء آمد و زيارت آن سرور شهيدان را انجام داد .

بارى , امام باقر عليه السلام منبع انوار حكمت و معدن احكام الهى بود .

نام نامى آن حضرت با دهها و صدها حديث و روايت وكلمات قصار و اندرزهايى همراه است , كه به ويژه در 19 سال امامت براى ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شايسته خود بيان فرموده است .

بنا به رواياتى كه نقل شده است , در هيچ مكتب و محضرى دانشمندان خاضعتر و خاشعتر ازمحضر محمد بن على ( ع ) نبودهاند .

در زمان اميرالمؤمنين على ( ع ) گوئيا , مقام علم و ارزش دانش هنوز -چنان كه بايد - بر مردم روشن نبود , گويا مسلمانان هنوز قدم از تنگناى حيات مادى بيرون ننهاده و از زلال دانش علوى جامى ننوشيده بودند , و در كنار درياى بيكران وجود على ( ع ) تشنه لب بودند و جز عدهاى معدود قدر چونان گوهرى رانميدانستند .

بي جهت نبود كه مولاى متقيان بارها ميفرمود : سلونى قبل از تفقدونى پيش از آنكه من را از دست بدهيد از من بپرسيد .

و بارها ميگفت : من به راههاى آسمان از راههاى زمين آشناترم .

ولى كو آن گوهرشناسى كه قدر گوهر وجودعلى را بداند ؟ اما به تدريج , به ويژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم كم كم لذت علوم اهل بيت و معارف اسلامى را درك ميكردند , و مانند تشنه لبى كه سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و يا قدر آن را ندانسته باشد , زلال گواراى دانش امام باقر ( ع ) را دريافتند و تسليم مقام علمى امام ( ع ) شدند , و به قول يكى از مورخان : مسلمانان در اين هنگام از ميدان جنگ و لشكر كشى متوجه فتح دروازههاى علم و فرهنگ شدند .

امام باقر ( ع ) نيز چون زمينه قيام بالسيف ( قيام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و كمبودحماسه آفرينان - فراهم نبود , از اين رو , نشر معارف اسلام و فعاليت علمى راو هم مبارزه عقيدتى و معنوى با سازمان حكومت اموى را , از اين طريق مناسبترميديد , و چون حقوق اسلام هنوز يك دوره كامل و مفصل تدريس نشده بود , به فعاليتهاى ثمر بخش علمى در اين زمينه پرداخت .

اما بدين خاطر كه نفس شخصيت امام و سير تعليمات او - در ابعاد و مرزهاى مختلف - بر ضرر حكومت بود , مورد اذيت و ايذاء دستگاه قرار ميگرفت .

در عين حال امام هيچگاه از اهميت تكليفى شورش ( عليه دستگاه ) غافل نبود , و از راه ديگرى نيز آن را دامن ميزد : و آن راه , تجليل و تأ ييد برادر شورشياش زيد بن على بن الحسين بود .

رواياتى در دست است كه وضع امام محمد باقر ( ع ) كه خود - در روزگارش - مرزبان بزرگ فكرى و فرهنگى بوده و نقش مهمى در نشر اخلاق و فلسفه اصيل اسلامى و جهان بينى خاص قرآن , و تنظيم مبانى فقهى و تربيت شاگردانى مانند امام شافعى و تدوين مكتب داشته , موضع انقلابى برادرش زيد را نيز تأ ييدميكرده است چنانكه نقل شده امام محمد باقر ( ع ) ميفرمود : خداوندا پشت من را به زيد محكم كن .

و نيز نقل شده است كه روزى زيد بر امام باقر ( ع ) وارد شد , چون امام ( ع ) زيد بن على را ديد , اين آيه را تلاوت كرد : يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله .

يعنى : اى مؤمنان , بر پاى دارندگان عدالت باشيد و گواهان , خداى را .

آنگاه فرمود : انت و الله يا زيد من اهل ذلك , اى زيد , به خدا سوگندتو نمونه عمل به اين آيهاى .

ميدانيم كه زيد برادر امام محمد باقر ( ع ) كه تحت تأ ثير تعليمات ائمه ( ع ) براى اقامه عدل و دين قيام كرد .

سرانجام عليه هشام به عبدالملك اموى ,در سال ( 120 يا 122 ) زمان امامت امام جعفر صادق ( ع ) خروج كرد و دستگاه جبار , ناجوانمردانه او را به قتل رساند .

بدن مقدس زيد را سالها بر دار كردند و سپس سوزانيدند .

و چنانكه تاريخ مينويسد : گرچه نهضت زيد نيز به نتيجهاى نينجاميد و قيامهاى ديگرى نيز كه در اين دوره به وجود آمد , از جهت ظاهرى به نتايجى نرسيد , ولى اين قيامها و اقدامها در تاريخ تشيع موجب تحرك و بيدارى و بروز فرهنگ شهادت عليه دستگاه جور به شمار آمده و خون پاك شيعه را درجوشش و غليان نگهداشته و خط شهادت را تا زمان ما در تاريخ شيعه ادامه داده است .

امام باقر ( ع ) و امام صادق ( ع ) گرچه به ظاهر به اين قيامها دست نيازيدند , كه زمينه را مساعد نميديدند , ولى در هر فرصت و موقعيت به تصحيح نظر جامعه درباره حكومت و تعليم و نشر اصول اسلام و روشن كردن افكار , كه نوعى ديگر از مبارزه است , دست زدند .

چه در اين دوره , حكومت اموى رو به زوال بود و فتنه عباسيان دامنگير آنان شده بود , از اين رو بهترين فرصت براى نشرافكار زنده و تربيت شاگردان و آزادگان و ترسيم خط درست حكومت , پيش آمده بود و در حقيقت مبارزه سياسى به شكل پايهريزى و تدوين اصول مكتب - كه امرى بسيار ضرورى بود - پيش آمد .

اما چنان كه اشاره شد , دستگاه خلافت آنجا كه پاى مصالح حكومتى پيش ميآمدو احساس ميكردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برميگيرد و خط صحيح را در شناخت امام معصوم ( ع ) و امامت كه دنباله خط رسالت و بالاخره حكومت الله است تعليم ميدهد , تكان ميخوردند و دست به ايذاء و آزار وشكنجه امام ( ع ) ميزدند و گاه به زجر و حبس و تبعيد ... براى شناخت اين امر , به بيان اين واقعه كه در تاريخ ياد شده است ميپردازيم : در يكى از سالها كه هشام بن عبدالملك , خليفه اموى , به حج ميآيد , جعفر بن محمد , امام صادق , در خدمت پدر خود , امام محمد باقر , نيز به حج ميرفتند .

روزى در مكه , حضرت صادق , در مجمع عمومى سخنرانى ميكند و در آن سخنرانى تأ كيد بر سر مسأ له پيشوايى و امامت و اينكه پيشوايان بر حق و خليفههاى خدا در زمين ايشانند نه ديگران , و اينكه سعادت اجتماعى و رستگارى در پيروى از ايشان است و بيعت با ايشان و ... نه ديگران .

اين سخنان كه در بحبوحه قدرت هشام گفته ميشود , آن هم در مكه در موسم حج , طنينى بزرگ مييابد و به گوش هشام ميرسد .

هشام در مكه جرأ ت نميكند و به مصلحت خود نميبيند كه متعرض آنان شود .

اما چون به دمشق ميرسد , مأ مور به مدينه ميفرستد و از فرماندارمدينه ميخواهد كه امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه كرد , و چنين ميشود .

حضرت صادق ( ع ) ميفرمايد : چون وارد دمشق شديم , روز چهارم ما را به مجلس خود طلبيد .

هنگامى كه به مجلس او درآمديم , هشام بر تخت پادشاهى خويش نشسته و لشكر و سپاهيان خود را در سلاح كامل غرق ساخته بود , و در دو صف دربرابر خود نگاه داشته بود .

نيز دستور داده بود تا آماج خانهاى ( جاهايى كه درآن نشانه براى تيراندازى ميگذارند ) در برابر او نصب كرده بودند , و بزرگان اطرافيان او مشغول مسابقه تيراندازى بودند .

هنگامى كه وارد حياط قصر او شديم , پدرم در پيش ميرفت و من از عقب او ميرفتم , چون نزديك رسيديم , به پدرم گفته : شما هم همراه اينان تير بيندازيد پدرم گفت : من پير شدهام .

اكنون اين كار از من ساخته نيست اگر من را معاف دارى بهتر است .

هشام قسم ياد كرد : به حق خداوندى كه ما را به دين خود و پيغمبر خود گرامى داشت , تورا معاف نميدارم .

آنگاه به يكى از بزرگان بنى اميه امر كرد كه تير و كمان خود را به او ( يعنى امام باقر - ع - ) بده تا او نيز در مسابقه شركت كند .

پدرم كمان را از آن مرد بگرفت و يك تير نير بگرفت و در زه گذاشت و به قوت بكشيد و بر ميان نشانه زد .

سپس تير ديگر بگرفت و بر فاق تير اول زد ... تاآنكه نه تير پياپى افكند .

هشام از ديدن اين چگونگى خشمگين گشت و گفت : نيك تير انداختى اى ابوجعفر , تو ماهرترين عرب و عجمى در تيراندازى .

چراميگفتى من بر اين كار قادر نيستم ؟ ...

بگو : اين تيراندازى را چه كسى به توياد داده است .

پدرم فرمود : ميدانى كه در ميان اهل مدينه , اين فن شايع است .

من در جوانى چندى تمرين اين كار كردهام .

سپس امام صادق ( ع ) اشاره ميفرمايد كه : هشام از مجموع ماجرا غضبناك گشت و عازم قتل پدرم شد .

در همان محفل هشام بر سر مقام رهبرى و خلافت اسلامى با امام باقر ( ع ) سخن ميگويد .

امام باقر درباره رهبرى رهبران بر حق و چگونگى اداره اجتماع اسلامى و اينكه رهبر يك اجتماع اسلامى بايد چگونه باشد , سخن ميگويد .

اينها همه هشام را - كه فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام -بيش از پيش ناراحت ميكند .

بعضى نوشتهاند كه : امام باقر را در دمشق به زندان افكند .

و چون به او خبر ميدهند كه زندانيان دمشق مريد و معتقد به امام ( ع ) شدهاند , امام را رها ميكند و به شتاب روانه مدينه مينمايد .

و پيكى سريع , پيش از حركت امام از دمشق , ميفرستد تا در آباديها و شهرهاى سر راه همه جا عليه آنان ( امام باقر و امام صادق ع ) تبليغ كنند تا بدين گونه ,مردم با آنان تماس نگيرند و تحت تأ ثير گفتار و رفتارشان واقع نشوند .

با اين وصف امام ( ع ) در اين سفر , از تماس با مردم - حتى مسيحيان - و روشن كردن آنان غفلت نميورزد .

جالب توجه و قابل دقت و يادگيرى است كه امام محمد باقر ( ع ) وصيت ميكند به فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) كه مقدارى از مال او را وقف كند , تاپس از مرگش , تا ده سال در ايام حج و در منى محل اجتماع حاجيها براى سنگ انداختن به شيطان ( رمى جمرات ) و قربانى كردن براى او محفل عزا اقامه كنند .

توجه به موضوع و تعيين مكان , اهميت بسيار دارد .

به گفته صاحب الغدير -زنده ياد علامه امينى - اين وصيت براى آن است كه اجتماع بزرگ اسلامى , در آن مكان مقدس با پيشواى حق و رهبر دين آشنا شود و راه ارشاد در پيش گيرد , واز ديگران ببرد و به اين پيشوايان بپيوندد , و اين نهايت حرص بر هدايت مردم است و نجات دادن آنها از چنگال ستم و گمراهى .

شهادت امام باقر ( ع )

حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19 سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زين العابدين ( ع ) زندگى كرد و در تمام اين مدت به انجام دادن وظايف خطير امامت , نشر و تبليغ فرهنگ اسلامى , تعليم شاگردان , رهبرى اصحاب و مردم , اجرا كردن سنتهاى جد بزرگوارش در ميان خلق , متوجه كردن دستگاه غاصب حكومت به خط صحيح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم , كه تنها خليفه راستين خدا و رسول ( ص ) در زمين است , پرداخت و لحظهاى از اين وظيفه غفلت نفرمود .

سرانجام در هفتم ذيحجه سال 114 هجرى در سن 57 سالگى در مدينه به وسيله هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست .

پيكر مقدسش را در قبرستان بقيع - كنارپدر بزرگوارش - به خاك سپردند .

زنان و فرزندان

فرزندان آن حضرت را هفت نفر نوشتهاند : ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق ( ع ) و عبدالله كه مادرشان ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر بود .

ابراهيم و عبيدالله كه از ام حكيم بودند و هر دو در زمان حيات پدر بزرگوارشان وفات كردند .

على و زينب و ام سلمه كه از ام ولد بودند .


لایو بازدید : 7 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دانشجویان گرامی

شما می توانید نمونه سوالات درس آمار۱ و آمار ۲ جناب آقای دکتر خصم افکن  را از سایت های زیر دانلود کنید.

 

آمار۱:

http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=c3725ad46e49b086720d3c9cb9d0e568

 

آمار ۲:

http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=b0ed4beca0880a1eaa11760cdb522979


لایو بازدید : 3 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
بچه ها کجایید؟

چرا بی معرفت شدید؟هان؟

یعنی فقط من و صبا باید مطلب بزاریم؟

چقدر دوستای خوبی داریم ما


لایو بازدید : 4 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

בلـــَم گرفتــﮧ

از همــﮧی بــی تفآوتــی هآ

از همــﮧی فــَرآموشی هآ

از همــﮧی بــی اعتمــآدی هآ

کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت…

روزگــآر خوב رآ چگونــه مــی گــُذرآنید ؟؟؟

בلـَمـ یـکـ تـَصـادُفـ جـבے مے خواهـב!
پُـر سـر و صــבا،
آمبـولانـس هـآ سـَراسیـمـﮧ شـونـב و
کــار اَز کــار بـــَــگـذَرَב…!

کَم آوَرבه ام …!
خـבایـ ـا اَعـ ـصابٍ مَـטּفاحـ ــشـﮧ نـ ــیستـ ــ
کـﮧ روز وَ شَـ ـب
مورב تَجـ ـاوز قـَ ـرارَش میـבهند...!

عکس گیگ | آپلود عکس رایگان

آهای روزگار !

برایم مشخـــص کن
اینبــار کــدام سازت را کوک کــرده ایی
تا برایم بزنـــی
می خواهـــم رقصــم را با سازت
هماهنگ کنم … !


تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 89
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 157
  • بازدید کلی : 1,880